شعر ها ناقص



به دوروبرم نگاه میکنم خوب که توجه میکنم میبینم که ما چقدر خوب از مواد دوروبرمون استفاده میکنیم تا ترکیب های جدید بسازیم که نیاز هامون رو برطرف کنیم. به نظرتون با همون مواد میتونیم آدم بسازیم؟ یادمه وقتی اولین بار از پدر و مادرم پرسیدم ما چجوری به دنیا اومدیم سکوت کرد بعد خندیدند، هر دوشون خندیدند بعد گفتن شما رو خدا به ما داده. ما رو خدا داده به پدر مادر هامون ولی من یادم نمیاد که انتخاب کرده باشم.!!!

به نظرتون اگر بتونم اتم های تخمک و اسپرم رو کنار هم قرار بدم میتونم از ماده بی جان یک موجود جان دار بسازم؟


کم کم داریم به آخر بازی نزدیک میشیم و من خسته ام خسته تر از همیشه به اهدافی که میخواستم به این ترم برسم نرسیدم ولی راضیم جون تلاشمو کردم و الان خستم فکر میکنید خستگی چند ماهه با یه روز استراحت از بین میره؟

راضیم ولی یه چیزی درونم میگه خسته نباش ما مجبوریم زندگی کنیم، مجبوریم هر روز بجنگیم، دست خودمون نیست باید برای بقامون بجنگیم وگرنه نابودی در انتظارمونه. باید یه گزارش بنویسم ولی اصلا حوصلشو ندارم. تصمیم گرفتم حوزه کاریمو عوض کنم. میخوام برم سمت ماده. میخوام از دنیای نوروساینس و پردازش سیگنال دل بکنم برم سمت الکترونیک و نانومواد تازه اردیبهشت هم کنکور دارم هنوز شروع نکردم احساس میکنم میشه تو دو ماه جمعش کرد البته امیدوارم.


میخوام به جاهایی قدم بذارم که نذاشتم.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دکوراسیون منزل mamad blog دانلود آهنگ جدید بهترین های وب فارسی اتوبار مشاوره برنامه ریزی درسی واژگونه آموزش طراحی لوگو دانلود کتاب pdf وبلاگ شخصی مهدی فلاحی